وابستگی عاطفی
وابستگی عاطفی امری است غریزی كه از دوران نوزادی همراه هر فردی است و این احساسات از طریق نوازش های كودكانه، تماس پوستی، عاطفی و رابطه چشمی از والدین به فرزندان منتقل و وابستگی عاطفی را شكل می دهد. در واقع وابستگی عاطفی تا حدی كه آسیب زا نباشد در زندگی همه افراد لازم و ضروری به نظر می رسد. در ادامه این مقاله درباره وابستگی عاطفی و علائم آن بیشتر توضیح داده شده است.
وابستگی عاطفی چیست؟
وابستگی عاطفی امری است غریزی كه از دوران نوزادی همراه هر فردی است و این احساسات از طریق نوازش های كودكانه، تماس پوستی، عاطفی و رابطه چشمی از والدین به فرزندان منتقل و وابستگی عاطفی را شكل می دهد. در واقع وابستگی عاطفی تا حدی كه آسیب زا نباشد در زندگی همه افراد لازم و ضروری به نظر می رسد. تا زمانی كه رابطه عاطفی، امنیت را برای اعضای خانواده و یا دوستان و... فراهم و در عین حال به شخص مقابل صدمه وارد نكند، بسیار مطلوب است، اما وابستگی عاطفی زمانی نامطلوب و خطرناك است كه روی عملكرد افراد تاثیر منفی گذاشته و استقلال و و خلاقیت وی را سلب كند و طرف مقابل را در تنگنا قرار دهد.
در واقع، وابستگی عاطفی با احساس خشم، تردید نسبت به خود، ترس از طرد شدن، ترس از تنهایی، حس عدم امنیت، شرم و حقارت همراه است. كسی كه از وابستگی عاطفی رنج می برد فقط برای دیگران زندگی می كند، خودش را نادیده می گیرد و هر كاری می كند كه مورد پسند فرد دیگر باشد. وابستگی نشان دهنده، عدم عزت نفس است و منجر به پایین آوردن ارزش خود، ترس از تنهایی و نادیده گرفتن نیازهای خود می شود.
وابستگی نوعی نیاز عاطفی و روانی به فرد دیگری است که بدون وجود او فرد وابسته، در زندگی اش دچار مشکل می شود.در واقع فرد وابسته از آن جهت به دیگران وابسته می شود که گمان می کند بدون حضور دیگری نمی تواند تعادل روانی داشته باشد، وابستگی، تمام زندگی فرد را تحت الشعاع قرار می دهد و مانع هویت یابی اش می شود. به طریقی كه تمامی زندگی فرد منوط به حضور شخص دیگر بوده و از دست دادن اش سبب برهم خوردن تعادل روانی شده و تمامی كارهای روزانه وی را دچار اختلال می كند.
از دست دادن منبع وابستگی به منزله فروپاشی درونی شخص وابسته است و در نهایت منجر به افسردگی، انزوا و كناره گیری شخص می شود. یكی از اختلا ل هایی كه وابستگی ایجاد می كند این است كه تصمیم گیری های روزمره فرد را دچار اشكال می كند و وی مدام به دنبال این است كه تصمیماتش مورد تایید قرار گیرد و كسی باشد كه به وی اطمینان خاطر دهد كارش، درست است.
علائم وابستگی عاطفی
از علائم وابستگی عاطفی نداشتن احساس ارزشمندی است.از نشانه های عمده وابستگی، نداشتن احساس ارزشمندی است. در وابستگی، ارزش، لیاقت و شایستگی فرد وابسته را دیگران تعیین و تایید می كنند. یعنی، فرد در صورت از دست دادن آن عامل یا آن رابطه، و عدم تایید، تحسین و تصدیق از سوی مقابل، احساس ناتوانی، حقارت و عدم ارزشمندی می كند. این فرد چون توانمندی های خود را نشناخته و آنها را باور ندارد، گمان می كند بدون حضور دیگران نمی تواند به خواسته های خود برسد.
ترس و ناامنی
از دیگر نشانه ها ترس و ناامنی است. در یك رابطه عاطفی حقیقی تنش و ترس وجود ندارد، اما یك فرد وابسته همیشه در ترس و وحشت به سر می برد كه مبادا منبع عشق اش را از دست بدهد. حسادت، كنترل افراطی و محدود کردن آزادی نیز از دیگر نشانه های وابستگی هستند كه زندگی را هم برای خود شخص و هم فردی كه منبع وابستگی است سخت و دشوار می كند.
وابستگی یک رابطه عاطفی را به ناكامی می کشاند، زیرا انسان وابسته همواره فرد مقابل را وادار می كند به خاطر او، افكار و عقاید و نوع زندگی خودش را عوض كرده و به طور كلی طبق نظر او زندگی كند. مسلما چنین فردی هرگز نمی تواند عشق خود را همان طور كه هست بپذیرد و او را دوست داشته باشد. فرد وابسته به دیگران تکیه كرده و از توانایی فكر و اندیشه خود استفاده نمی كند. او بدون فکر در تمامی امور زندگی از دیگران تقلید کرده و از آنها فرمانبرداری می کند.
رهایی از وابستگی عاطفی
در نهایت در زندگی فرد به جایی می رسد كه احساس می كند وابستگی تمامی زندگی اش را تحت تاثیر قرار داده است و باید برای حفظ عزت نفس خویش اقدامی جهت رهایی از بند وابستگی عاطفی انجام دهد، انجام برخی امور می تواند یاریگر فرد در این امر باشد:
بیان احساسات منفی و مثبت
حاصل از دست دادن منبع وابستگی یكی از راههایی است كه فرد از آن طریق قادر خواهد بود احساسات خود را بشناسد و جهت از بین بردن وابستگی عاطفی اقدام كند. یكی از دلایلی كه افراد به دیگران وابسته می شوند، آگاهی نداشتن بر احساسات و هیجانات منفی است كه درون شان در حال شكل گیری است.
بالا بردن عزت نفس
آموختن روش های تقویت عزت نفس، كمك فراوانی جهت رهایی از وابستگی های عاطفی به افراد می كند.
فعالیت های اجتماعی گسترده
همانطور كه گفته شد یكی از علل وابستگی، ترس از تنهایی و طرد شدن است، زمانی كه فرد احساس كند در اطرافش دوستان و آشنایان زیادی هست كه در مواقع بحران عاطفی در كنارش هستند، مسلماَ راحت تر می تواند از بند وابستگی عاطفی رها شود و یا اینكه تمامی سرمایه گذاری عاطفی اش را بر روی یك شخص واحد نمی كند كه بدون وی قادر به زندگی نباشد. در واقع، همه سرمایه عاطفی اش را یك جا قرار نداده كه با رفتن یك فرد نابود شود و آزادی فرد مقابل اش را هم سلب نماید.
آموختن نه گفتن و آموختن مهارت های جرات مندی
آموختن نه گفتن یكی دیگر از راههایی است كه افراد را از وابستگی می رهاند و به وی جرات می دهد كه به برخی رابطه ها و درخواست ها نه بگوید كه همه این مهارت ها در سایه افزایش اعتماد به نفس شكل می گیرد.
مراجعه به روانشناس جهت ریشه یابی و حل مشكل
جلسات درمانی به فرد كمك می كند به ریشه وابستگی های خود پی برده و آگاهانه در جهت رفع آن بكوشد، نباید نادیده گرفت كه رفع وابستگی عاطفی به سادگی امكانپذیر نیست، زیرا وابستگی، ناكامی، نگرانی و اضطراب به همراه دارد و رها شدن از این احساسات ناخوشایند گاهی به تنهایی امكان پذیر نمی باشد.